English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 161 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
microfilm U میکرو فیلم
microfilmed U میکرو فیلم
microfilming U میکرو فیلم
microfilms U میکرو فیلم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
micromicrofarad U میکرو میکرو فاراد
mmfd U میکرو میکرو فاراد
cassette U کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
cassettes U کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
pancromic U فیلم چند رنگه فیلم چندحالته
reels U قرقره فیلم حلقه فیلم
reeled U قرقره فیلم حلقه فیلم
reeling U قرقره فیلم حلقه فیلم
reel U قرقره فیلم حلقه فیلم
micro U میکرو
micros U میکرو
microorganism U میکرو ارگانیزم
microorganisms U میکرو ارگانیزم
microfiches U میکرو فیش
microfiche U میکرو فیش
m.f.d. U میکرو فاراد
microsecond U میکرو ثانیه
micros U میلیونیم میکرو
micro U میلیونیم میکرو
microfloppy disk U میکرو دیسک لغزان
filmstrip U نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
microwave U ریز موج میکرو ویو
cosmic microwave radiation background U زمینه تشعشعی میکرو موجی کیهانی
u U جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
film leader U فیلم
load U فیلم
loads U فیلم
film U فیلم
filmed U فیلم
acetate film U فیلم استاتی
advertising spot U فیلم تبلیغاتی
picturize U فیلم برداشتن از
talkies U فیلم ناطق
talkie U فیلم ناطق
cinematograph U اپارات فیلم
as good as a play <idiom> U مثل فیلم
peepshows U فیلم شهوانی
reversal film U فیلم معکوس
x ray film U فیلم رونتگن
phonofilm U فیلم سخنگو
instruction film U فیلم اموزشی
instruction film U فیلم درسی
filmstrip U فیلم سینمایی
negative film U فیلم منفی
phonofilm U فیلم صدادار
film recorder U ضباط فیلم
film reader U فیلم خوان
film developer U سازنده فیلم
film recorder U فیلم نگار
telefilm U فیلم تلویزیونی
peepshow U فیلم شهوانی
positive film U فیلم مثبت
moving picture U فیلم سینما
film strip U نوار فیلم
microfilms U ریز فیلم
microfilming U ریز فیلم
film U فیلم عکاسی
film U فیلم سینما
filmy U فیلم مانند
film-strip U نوار فیلم
film-strips U نوار فیلم
microfilmed U ریز فیلم
microfilm U ریز فیلم
filmed U فیلم سینما
filmier U فیلم مانند
filmiest U فیلم مانند
filmed U فیلم عکاسی
rerun U نمایش مجدد فیلم
metol U دوای فهور فیلم
talkie U صنعت فیلم ناطق
scenario U متن فیلم سینمایی
playoff U نشان دادن فیلم
Color films(T. V). U فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
fast-forward U جلو زدن فیلم
Make three copies of each film. U از هر فیلم سه تا کپی بکنید.
film advance mode دکمه رد کردن فیلم
playoffs U نشان دادن فیلم
technicolour U روش فیلم رنگی
false colour U فیلم رنگی مصنوعی
film badge U برگ شناسایی فیلم
filmstrip U فیلم عکاسی 53 میلمتری
dubs U فیلم را دوبله کردن
dubbed U فیلم را دوبله کردن
geneva stop U سیستم نگهدارنده فیلم
dub U فیلم را دوبله کردن
talkies U صنعت فیلم ناطق
camera magazine U کاست فیلم دوربین
magnetic film memory U حافظه با فیلم مغناطیسی
cinematograph U دوبین فیلم برداری
image format U اندازه فیلم عکاسی
magnetic thin film U فیلم نازک مغناطیسی
magnetic film U لایه فیلم مغناطیسی
magnetic film storage U ذخیره فیلم مغناطیسی
newsreel U فیلم اخبار جاری روز
It was a sI'lly boring film (movie). U فیلم لوس وخنکی بود
exposure adjustment knob دکمه نمایش تعداد فیلم
sneak previews U نمایش قبلی فیلم بطورخصوصی
sneak preview U نمایش قبلی فیلم بطورخصوصی
newsreels U فیلم اخبار جاری روز
scenario U متن یانمایشنامه فیلم سینمایی
scenarios U متن یانمایشنامه فیلم سینمایی
film U تاری چشم فیلم برداشتن از
filmed U تاری چشم فیلم برداشتن از
spaghetti westerns U فیلم کابویی یا وسترن ایتالیایی
spaghetti western U فیلم کابویی یا وسترن ایتالیایی
camera magazine U جعبه محتوی فیلم عکاسی
horse opera U فیلم یا نمایش گاوچرانان امریکایی
semidocumentary U فیلم سینمایی نیمه مستند
magnetic thin film memory U حافظه فیلم نازک مغناطیسی
smash hit <idiom> U نمایش ،بازی یا فیلم خیلی موفق
scenarios U زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
Black and white. U سیاه وسفید ( عکس ؟ فیلم وغیره )
scenario U زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
protection U کپی اضافی از فیلم یا نوار اصلی
She portrays a dancer in the film. U او [زن] نقش یک رقاص [زن] را در فیلم بازی می کند.
rewinding U برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
rewound U برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
rewinds U برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
lenticulate U ذرات ریز وعدسکهای کوچک در فیلم نمودارکردن
rewind U برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
lithography U کارگاه تهیه فیلم و زینک کتاب و مجله
reprographics U ترسیم ها و فیلم ها و روشهای تولید انبوه مجدد
prescore U ضبط صدا یا موسیقی فیلم قبل از فیلمبرداری
unwatchable [film, TV] <adj.> U ارزش دیدن نداشته باشد [فیلم یا تلویزیون]
camera-shy U کسی که دوست ندارد از او عکس یا فیلم بگیرند
It was filmed on location. U صحنه فیلم درمحل واقعی فیلمبرداری شده
What films are they showing at this cinema ( theatra house ) ? U این سینما چه فیلم هائی رانشان می دهد ؟
documentarian U کسیکه فیلم یا مطالب مستندی را تهیه میکند
footage U طول چیزی برحسب فوت مقدار فیلم بفوت
negatives U گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
negative U گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
soft ware U وسایل نرم ابزار دستگاههای کامپیوتر یا چاپ و فیلم برداری
as dull as a ditch-water U مثل فیلم های تکراری [خسته کننده و ملال آور]
sound frack U محل مخصوص ضبط صوت برروی حاشیه فیلم ناطق
grey scale U سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
blips U علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
blip U علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
geneva stop U کلیدچرخ دندهای صلیبی شکل که در دستگاه فیلم برداری موجود میباشد
blue key U نقطه کمکی ابی برای تنظیم عکس در موقع فاهر کردن فیلم
computer output microfilm U فیلم تولید شده با سیگنالهای کامپیوتری تکنولوژی ضبط خروجی کامپیوتر روی میکروفیلم
com U فیلم تولید شده با سیگنالهای کامپیوتری ذخیره اطلاعات خروجی روی میکروفیلم icrofilm
computer output microfilm recorder U دستگاهی که خروجی کامپیوتررا روی فیلم حساس به نوربه شکل میکروسکوپی ضبط میکند
phototypesetter U وسیلهای که میتواند متن با rendution بالا روی کاغذ یا فیلم حساس به نور ایجاد کند
cellulose acetate U ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درابریشمهای مصنوعی فیلم لاک الکل و غیره بکار میرود
The documentary tries to be truthful to the events. U این فیلم مستند تلاش می کند صادقانه رویدادها را توصیف کند.
photo offset U چاپ افستی که فیلم عکاسی رابرای چاپ بکار برد
microfilm U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
The message of the film is that ... U پیام این فیلم این است که ...
ymck U تعریف رنگ بر پایه چهار رنگ که در نرم افزار DTP هنگام ایجاد فیلم رنگی مختلف برای چاپ استفاده میشود
whodunit U فیلم پلیسی رمان پلیسی
whodunits U فیلم پلیسی رمان پلیسی
whodunnits U فیلم پلیسی رمان پلیسی
projection print U روش تهیه نقشه یا عکس بااستفاده از روش بزرگ کردن یا کوچک کردن فیلم یک عکس دیگر چاپ تصویری
photodigital memory U سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com